درکنار افکار بچه های جنگ ، ذکر معبود و اُنس و ارتباط با خدا و توسل و پناه بردن به معصومین علیهم السلام و استمداد طلبیدن از آنان بخصوص بی بی فاطمه سلام الله علیها بود که رزمندگان او را مادر صدا می زدند و فرزندش حضرت سیدالشهداء را به عنوان اَمن ترین جایگاه می دانستند ولذا از اینکه او مقام والائی در نزد خداوند دارد، دست به دامان خوش انفاس او که منشاء برکات بود می بردند و از این روی قدر و منزلت فرماندهان بسیجی نزد عموم رزمندگان درجبهه های جنگ اهمیت داشت و چنانچه با بودنشان حال و هوای مقر عوض می شد وباعث دلگرمی بچه ها در سخترین عملیاتها بودند.یکی از این فرماندهان شهید صفرعلی پرسیان است.کسی که همیشه ذکر لبش یا زهرا بود و گره گشای ما در سختی های آموزش غواصی در سد گتوند ! ایشان فرماندهی گروهان غواصی از گردان 155 حضرت علی اصغر بود که درسال 65 درعملیات کربلای 4در اروندرور به شهادت رسید و پیکر پاکش در سال 76 رجعت نمود.
ذکر لب یا زهرا
در یکی از عملیات ها تانک های عراقی در حال پیشروی بودند.حجم آتش دشمن زیاد بود.آرپیچی زنها توان ایستادن در بالای خاکریز را نداشتند.گلوله ها مترمتر خاکریز را شخم میزدند.نفس ها در سینه ها حبس شده بود،در این هنگامه بود که:
آن مرد آمد
آن مرد با آرپیچی آمد
او با ذکر لب یا زهرا آمد!
تمام قد بالای خاکریز ایستاد.ذکر لب یا زهرا و بعد شلیک...
یک دو سه چهار ... و ادامه داشت و بعد تانک های عراقی یکی بعد از یکی شعله ور شدند...
و خاکریز حفظ شد.
در میان گرد و خاک این پرسیان بود که با چهره خندان و خاکی از بالای خاکریز پایین می آمد.
راوی: همرزم شهید پرسیان